Saturday, January 10, 2009

و یک روز تمام خواهم شد

و روزی تمام خواهم شد
برای دیدن برگی بهتر از زندگی
......
و اینجا دلتنگیم را جا خواهم گذاشت
در دل بزرگ شهلا با لهجه شیرین اصفهانی
با تمام بی تفاوتش نسبت همه چیز
می دانم
می دانم
بیشتر از همه دلتنگم خواهد بود
شهلا
یادت هست
من همان دختر پولدار بی غم بودم
یادت هست
...........................


و اینجا دلتیگیم را جا خواهم گذاشت
در قد بلند آزاده
یک غول مهربان
جقدر حسودیم می شود به قدی که از من بالاتر است
آزاده
یادت هست من تو را تا خانه می بردم تا تنهایی خودم را پر کنم و چه صبورانه به ورورهای ناتمام من گوش میکردی
...........................


و اینجا دلتنگیم را جا خواهم گذاشت
در تمامی ادب مسی
او در دلش خواهد گفت
"ساکت شو
و من او را در دنیای دیگری خواهم دید
شاید تا آن موقع با ادب شده باشم
مسی
دوستت دارم هر چند که تورا کوتاه یافتم
و یادت خواهم داد در در کلاسهای خصوصی رایگان
دونت ووری بیبی
...........................


و اینجا دلتنگیم را جا خواهم گذاشت
در عزیزم گفتنهای سولماز
چقدر مهربانانه به من گوش می کرد
سولماز
همیشه همین طور به سیب زمینی پشندی بودنت ادامه بده
من همین را دوست دارم و نامش صبوری است
نه چیز دیگر
...........................


و اینجا دلتنگیم را جا خواهم گذاشت
در دقت سمیه برای همه برنامه هایی که میریخت
و برای همه ساپورتهایش
سمیه
خانم مهندس نگران نباش
...........................


و اینجا دلتنگیم را جا خواهم گذاشت
برای انگولک کردنهای فاطمه
فاطمه
عروسیت مرا جا نگذار
...........................


و اینجا دلتیگیم را جا خواهم گذاشت
در همه چیز های قشنگ دنیا
تمام چیزهای قشنگی که شما دوستان به من دادید و سنگ صبور تمام حرفهایم بودید
دوستتان خواهم داشت برای همه عاشقانه هایتان
دوستتان دارم
و سپاسگذار از او که من را با شما آشنا کرد

می دانم که میدانید که آنچه در ظاهرم بود
در دلم نبود
و حرفهایم
حرفهای تند مزاجام تنها سپری بود برای تمام مشکلاتی که داشتم
دوستتان خواهم داشت
و می دانم همچون شماهایی را نخواهم یافت

و اینجا دلتنگیم را جا خواهم گذاشت

چون شما دیگر همکارانم نیستید
بلکه دوستانم هستید
تنها دوستانی که دارم
برایم بمانید
و دوستم داشته باشید
تمنای محبتان برایم خوشحال کننده خواهد بود
...........................


و اینجا دلتیگیم را جا خواهم گذاشت
در تمامی قلبهای بزرگتان که همیشه نگرانم بودید
و همه عشقهایی که به من ورزیدید

1 comment:

Anonymous said...

دکتر یادت رفت :)