Monday, January 24, 2005

خورشيد دل من

ابرش گرفته است آسمان
آسمان دل من
اما نه
آسمان دل من خورشيدي است
قطره ام كرده ذوق رسيدنم
آشوبش مي كند هر تكه ي ابري
خورشيد دل من توان ابر را ربوده
هيچ ابري توان ماندن ندارد
...
من خودم روزي ابر بودم

Sunday, January 23, 2005

من خوبم تو چي؟

آي خورشيد
خورشيد
ديگر نيامد
خسته شده از گلوله كردن و ريختن
حقوق كارمندهايش را سر برج نداده آنها هم ديگر كار نمي كنند
براي همين است كه ديگر برفي نيست
صدا كن
بشنو
نه
گوش كن
من حرف مي زنم
مثل هميشه
من فقط حرف مي زنم
و
تو فقط مي شنوي
نه
گوش ميكني
قدمهاتو مي بينم
ولي
مسافتي كه طي مي شه را حس نمي كنم
نه
خيلي نامرديه
خوب معلومه آدم وقتي رو ريل گردون راه ميره كه
....
منم ورزش مي كنم
اما نه يك ساعت خاص بدون تو
من با تو پا مي زنم
....
دوست داشتن معني نمي خواد
فقط حس ميشه
تا حالا آدمي رو ديدي كه حس لامسش كار نكنه؟
من خوبم
تو چي؟

Monday, January 17, 2005

ملغمه

يادم نرفته است تو را
در ذهن پر از ترافيكم براي تو خيابان دو طرفه اي باز است
..
مي فشارد تخته سينه ام را با گچ دود و غبارش
دامنه هاي البرز صدايم مي كنند براي گرفتن يك نفس
اما سر گرفتارم صدايش را در لا به لاي همهمه عاشقانه خورشيد ياراي شنيدن نيست
...
تولدش علامت سوال ذهنش بود
و نه براي من
...
براي چه مرا مي جويد
فحش خورم را ملس يافته.. مي دانم
مي دانم
...
من تا چهار شنبه انتظارم را بسته بندي مي كنم
مي جويم اسكرپتهايت را
اما هيچ

Saturday, January 08, 2005

دردم نیست

صدا می پیچد در نای به هم گره خورده ام
توانم را ربوده این تاریک سخت دلم
وجودش مرهم است و درد
شاید وجودی نباشد
خسته ام می کند دردهای پراکنده اش
نگرانیم برای ادامه راه نیست
نگرانیم در پس کوچه حال است با هزاران چراغ نیمه خاموشش
در قلبم دردی نیست
هرجا که باشد در آن نیست
آنجا جز گلرگ آرامش چیزی نتوانی جست
...
می پرستم تصمیمات صبحگاهش را که در پی جمله ی شبانه ای بوده است

شنهای ریز

چرا نمی خواهد این رسیدن را
چرا اینقدر سنگ
...
ما چون با همیم می توانیم
سنگها، شن می شوند زیر پای ما
...
بشکن این طلسم را

Thursday, January 06, 2005

کمک کن

خدایا آنجاست
کمکت می خواهد
نگاهش کن
لبخندش بده
می دانم با من حرف می زنی
می دانم راهم را نشان می دهی
میدانم ،حتی اگر امروز او خندان نباشد ،حتمان تو خواسته بودی
می دانم که می دانی چه میخواهم
اجازه بده نفس بکشم