Sunday, January 23, 2005

من خوبم تو چي؟

آي خورشيد
خورشيد
ديگر نيامد
خسته شده از گلوله كردن و ريختن
حقوق كارمندهايش را سر برج نداده آنها هم ديگر كار نمي كنند
براي همين است كه ديگر برفي نيست
صدا كن
بشنو
نه
گوش كن
من حرف مي زنم
مثل هميشه
من فقط حرف مي زنم
و
تو فقط مي شنوي
نه
گوش ميكني
قدمهاتو مي بينم
ولي
مسافتي كه طي مي شه را حس نمي كنم
نه
خيلي نامرديه
خوب معلومه آدم وقتي رو ريل گردون راه ميره كه
....
منم ورزش مي كنم
اما نه يك ساعت خاص بدون تو
من با تو پا مي زنم
....
دوست داشتن معني نمي خواد
فقط حس ميشه
تا حالا آدمي رو ديدي كه حس لامسش كار نكنه؟
من خوبم
تو چي؟

No comments: