Wednesday, April 28, 2010

خاله خرسه





و باز هم صدای آشنای یک دوست
می رود در سراب داستان خاله خرسه گم شود
سنگی می آید برای کشتن پشه
و من له می شوم
...
و خاله خرسه یک گوشه به پشه فکر می کند
و من گوشه ای دیگر به سنگ
...
و باز هم صدای ویز ویز می آید
خاله خرسه ای هم نیست تا سنگی باشد و
پشه با خیال راحت ویز ویز میکند

No comments: