سبز شدم از دیدن یک صفحه
لعنتی شده بود این صفحه لعنتی و من لعنتی تر
سنگین ترین باری که تا حالابر روی دوشم بود برای حرفی که نباید میزدم
بر روی روانم یک جاده دو طرفه احداث کرده بود و دائما مانور میداد
و بالاخره پدیدار شد تا کمی بارم کم شود
چشمانم برق زد از دیدنش
وای که چه بر من گذشت
و من ماندم و این درس که همیشه از کلمات سحر آمیز استفاده کنم
...
شاید
...
سعی میکنم
...
کلمات جادویی
لعنتی شده بود این صفحه لعنتی و من لعنتی تر
سنگین ترین باری که تا حالابر روی دوشم بود برای حرفی که نباید میزدم
بر روی روانم یک جاده دو طرفه احداث کرده بود و دائما مانور میداد
و بالاخره پدیدار شد تا کمی بارم کم شود
چشمانم برق زد از دیدنش
وای که چه بر من گذشت
و من ماندم و این درس که همیشه از کلمات سحر آمیز استفاده کنم
...
شاید
...
سعی میکنم
...
کلمات جادویی
No comments:
Post a Comment